سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که دو کفش و عصای آهنین برگیر و آنگاه درزمین سیاحت کن و آثار و عبرتها را بجوی؛ تا آنکه کفشها پاره و عصا شکسته شود . [ابن دینار]
اگر اسیر شدم.... - ..:: حاج همت ::..
اگر اسیر شدم....
  • نویسنده : گردان وبلاگی کمیل:: 86/7/29:: 4:7 عصر
  • بنام خدا

    زمان عملیات «فتح‌المبین» یا «بیت‌المقدس» بود. یک روز با ماشین می رفتیم. داخل ماشین، حاج همّت، حاج احمد متوسلّیان و برادر کاشانی بودند. همین طوری بحث اسیر شدن پیش آمد. حاج احمد گفت: « من اگر اسیر شوم، می گویم که فرمانده تیپ بوده ام!» حاج احمد در زمان رژیم طاغوت هم اسیر شده بود و ایشان را شکنجه کرده بودند.

    حاج همّت گفت: «نه،‌من نمی گویم، برای گمراه کردن دشمن، می گویم من یک نیروی بسیجی ساده بودم تا نتوانند از من درباره عملیات اطلاعاتی بگیرند.»

    برادر کاشانی شوخی کرد و گفت: « اصلاً من می گویم که توی راه ایستاده بودم، این آقا مرا برداشت و آورد؛ من که نمی دانم اینها کیستند و اینجا کجاست!»

    بعد هم همه زدند زیر خنده!


    نظرات شما ()
    ---------------------------------------------------
    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ---------------------------------------------------
     RSS 
    خانه
    ایمیل
    شناسنامه
    مدیریت وبلاگ
    کل بازدید : 207213
    بازدید امروز : 30
    بازدید دیروز : 6
    ... فهرست موضوعی یادداشت ها...
    شهید .
    ............. بایگانی.............
    خاطرات
    دل نوشته ها
    وصیتنامه
    اشعار
    معرفی کتاب و وبلاگ

    ..........حضور و غیاب ..........
    یــــاهـو
    ........... درباره خودم ..........
    اگر اسیر شدم.... - ..:: حاج همت ::..
    گردان وبلاگی کمیل

    .......... لوگوی خودم ........
    اگر اسیر شدم.... - ..:: حاج همت ::.. .......لوگوی دوستان ........





    ......... لینک دوستان ...........
    بچّه شهید (به یاد شهدا)
    فدایی سید علی
    ساجد
    بهترین جمله های روز
    زندگی با شهدا
    شعله قلمکار
    قلم آزاد

    ............آوای آشنا............

    ............. اشتراک.............
     
    ............ طراح قالب...........